بهار                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی
چکیده:   (312 مشاهده)
مقدمه و هدف: کودکان کار بدلیل دور بودن یا بی‏توجهی خانواده، کودکیشان را  دور از شادی و آرامش سپری می‏کنند که این وضعیت بر سالهای حساس کودکی و بزرگسالی آنها تاثیرگذار است و منجر به بروز مشکلات هیجانی رفتاری مانند پرخاشگری و اضطراب در آنها می‏شود.  این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش مهارت‏های زندگی بر مشکلات رفتاری هیجانی و امید به آینده کودکان کار مهاجر افغان انجام شد.

روش کار ‌: این یک مطالعه نیمه تجربی است. جامعه پژوهش، کودکان کار مهاجر افغان شهر اصفهان در سال 1402 بودند. 50 کودک کار بصورت دردسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. گروه مداخله 10 جلسه آموزش مهارت‏های زندگی را دریافت کرد. گروه کنترل مداخله‏ای دریافت نکرد. شرکت‏کنندگان قبل و بعد از مطالعه به  پرسشنامه‏های ناامیدی کودکان کازدین و سنجش نقاط قوت و ضعف گودمن پاسخ دادند. داده‏ها با ازمونهای توصیفی( فراوانی، میانگین و درصد) و استنباطی ( تی مستقل و زوجی) در نرم‏افزار spss نسخه 18 تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها:  میانگین نمرات مشکلات هیجانی رفتاری و امید به آینده قبل از مطالعه در دو گروه معنادار نبود (05/0<p).  بعد از مداخله، میانگین نمرات مشکلات هیجانی رفتاری 49/0 ±31/46 بود که در همه مولفه های آن بجز مولفه بیش فعالی کاهش معنادار داشت(001/0=p). اما میانگین نمره امید به اینده 18/6 ±03/16 معنا دار نبود. در گروه کنترل میانگین نمرات متغیرها تغییری نداشت و معنادار نبود(05/0<p).

نتیجه‌گیری: آموزش مهارت‏های زندگی، مشکلات هیجانی رفتاری کودکان کار مهاجر افغان را بهبود می‏بخشد، اما برای تاثیرگذاری بر امید به آینده آنان شاید پروسه طولانی‏ تری نیاز باشد.
     
نوع مطالعه: پژوهشي-کامل | موضوع مقاله: آموزش بهداشت و ارتقای سلامت

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.